بزبز قندی


داستانی کودکانه که اصلیت آن آلمانی است و توسط برادران گریم گردآوری شده‌است.

 

خلاصه داستان :

بزی که دارای سه بزغاله‌است برای تهیه غذا از خانه خارج می‌شود و از بزغاله‌هایش می‌خواهد که در این مدت زمان در را به روی غریبه‌ها باز نکنند و برای شناختن خود او از او بخواهند که دستش را از بالای در نشان دهد. بز به بازار رفت و در این مدت گرگ به در خانه آنها آمد و به بزغاله‌ها گفت مادرشان است و برایشان غذا آورده‌است. بزغاله‌ها از او خواستند تا دستش را نشان دهد. با دیدن دست سیاه گرگ بزغاله‌ها در را باز نکردند. گرگ رفت و دستش را با آرد سفید کرد و با نشان دادن آن بزغاله‌ها در را باز کردند و گرگ دو بزغاله بزرگتر را خورد و بزغاله کوچکتر در جایی از خانه مخفی شد. زمانی که بز به خانه بازگشت و ماجرا را شنید بسیار خشمگین شد و بعد به جنگ گرگ رفت و در آخر با بریدن شکم گرگ دو بزغاله اش را نجات داد.

تفاوت های داستانی :

این داستان با روایت های متفاوتی نقل شده است. در روایت تهرانی این داستان بزغاله ها سه تا هستند و نام هایشان به ترتیب سن شنگول و منگول و حبه انگور است و نام مادرشان بزبز قندی است. در روایت هراتی نام بزغاله ها به ترتیب سن الیل و شلیل و خاکستری جون مادر است و نام مادرشان بزک زنگوله پا است. در روایت کابلی تعداد بزغاله ها 4 تا است و نام هایشان به ترتیب سن انگک و منگک و گلوله سنگک و خاکستری جان مادر است و در این روایت گرگ هر سه بزغاله بزرگتر را می خورد. در برخی از این روایت ها گرگ به جای سفید کردن دستش با آرد می رود و دستش را حنا می کند تا حنایی شود.




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: قصه های ایرانی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 24 شهريور 1391برچسب:, | 17:58 | نویسنده : احسان طرخورانی |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • موز فان